عشقه من، مرد باش
وقتى تنهام پشتم باش
وقتى ناراحتم همدمم باش
وقتى بهونه میگیرم حوصله کن
وقتى میطلبمت کنارم باش
وقتى باهات بد میشم تو خوب باش،
عشقه من کنارم باش مردونه، باابهت، با صلابت، عشقه من تکیه گاهم باش، دراین صورته که مالک جسمو روحم میشى
عشقه من، مرد باش
وقتى تنهام پشتم باش
وقتى ناراحتم همدمم باش
وقتى بهونه میگیرم حوصله کن
وقتى میطلبمت کنارم باش
وقتى باهات بد میشم تو خوب باش،
عشقه من کنارم باش مردونه، باابهت، با صلابت، عشقه من تکیه گاهم باش، دراین صورته که مالک جسمو روحم میشى
و غم انگیز ترین لحظه ی عمر من ،
چند سال بغض سنگین گلویم بود که صادقانه ،
خنده ی احمقانه ی تو سنگین ترش می کرد...
همه چيز از يه بطري بازي شروع شد ؛
كمي بعد از نيمه شب ،روي يك ميز شش نفره ...!!
بطري چرخيد ، چرخيد و چرخيد ......
همه چشمها به چرخشش بود !...
حركتش كم شدكم تر و كم تر ...!!
تا بالاخره ايستاد !
سرش به طرف من بود به هر حال من بايد اطاعت مي كردم...
با چشم مسير سر تا انتهاي بطري رو طي كردم !
آخرش رسيد به اون ...
نگاهم كرد و خنديد !
بلند بلند مي خنديد !
دليل خنده هاش رو نمي فهميدم تا اينكه ساكت شد و خيره به من !
به لباش چشم دوخته بودم منتظر اينكه بگه رو دستات راه برو يا صورتت روبا سس بشور ...يا يه چيزي مثل همينا ...!!
كه يهو كوبيد روي ميز و ابرو هاشو تو هم كرد ...!!
گفت : حكم ؛...
عاشقم شو ...!!
و من بايد عمل مي كردم اين قانون بازي بود ...!!!
اگه بعضی وقتا سراغتو گرفتم کوچیک نشدم...
من معمولا نامردا رو تو احساساتم چال نمیکنم..
گفتم که بدونی...
.. این روزها ..
میخندم...
دیگر تب هم ندااااااااارم.........
داغ هم نیستم... .
دیگربه یادتو هم.....نه.....نیستم.
سررررد شده ام....
سرررد سررررد
میترسم...
شاید دق کرده ام....
کسی چ میداند؟؟؟؟؟؟!
قرمزی و سیاهی را سفید کن..
و نترس...
سال نو میشود...
و من بومی سفید به دنیا آمده بودم...
» مـن و سـیـگـار خـاطـراتـی بـاهـم داشـتـیـم پـا بـه پـایـم سـوخـت ولـی تـرکـش کـردم...
هـمـانـطـور کـه تـو مـرا تـرک کـردی خـاطـراتـی بـاهـم داشـتـیـم پـا بـه پـایـت سـوخـتـم...
حسّ خوبیست در آغوش خودت پیر شوم
اینکه یک عمر به دستان تو زنجیر شوم
آسمانم شوی و تا به سرم زد بپَرم :
با نگاه پر از احساس تو درگیر شوم
حسّ خوبیست نفس های تو را لمس کنم
آنقدَر سیر ببوسم ... نکند سیر شوم ؟!
زندگی کن تو در این کلبه ی ویران شده تا
با همین عشق بسازم من و تعمیر شوم
باید ابراز کنم نیت رویایم را
باید از زاویه ی شعر تو تفسیر شوم
یک غزل باشم و تا مرز جنونت بکشم
پر از آرایه و اندیشه و تصویر شوم
اولین تار سفید سر من را دیدی
حسّ خوبیست در آغوش خودت پیر شود
בنیــآے بـבوלּ
تــُـو
شباهَتـــ عَجیبــے بــا ایـלּ غـُروبــْ هـآے لـَعنتـے
בارב
בلـ♥ـگیـر و בلْ گیــر و בلْ گیــ ــر
از زندگی ؛
همینقدر خواستم ؛؛
ک صبح زمستانی ،
من باشم و ؛؛
تو و ؛؛
یک خانه پر از خنده های ما ؛؛ .. .
«مایی» که ...
هرگز پیدا نشد ..
و یک دختره بهار ؛
در حسرت عاشق شدن ؛
پوسید .. .
با تمامه عاشقانه هایی
ک میخواست بگوید و ..
نشد ..
ﺗـــــــــــﻮ . . .
ﺑﻪ ˝ﺩﻭﺳﺘَﺖ ﺩﺍﺭﻡ˝ ﻫﺎﻳَﻢ ﻣُﻌﺘﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﮮ . . .
و ﻣَﻦ . . .
ﺑﻪ ˝ﺩﻭﺳﺘَﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ˝ ﻫﺎﻳَﺖ . . .
ﭼﻪ ﻓﺮﻗـے ﻣـے ﮐﻨﺪ . . . !
ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ ، ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ ﺍﺳﺖ . . .
و ﭼﻪ ﺗَﻔﺎﻩُﻣـے . . . !!
خب دوستم داشته باش دیییگه :(((((
به قول تو مجنونم
اره این کلمه ب تو مدیونم
اره روسهم
صحنه زندگی
روتو حساسم چون مجبورم
ﮬﻤﯿﺸﮧ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ ﺯﺩ ﺑﮧ
ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻟﯽ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺗﻨﮩﺎ ﺁﻣﺪﮦ ﺍﻡ،ﺗﻨﮩﺎ ﻣﯿﺮﻭﻡ…
ﯾﮏ ﻭﻗﺘﺎﺋﯽ ﺷﺎﯾﺪ ﺣﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﻋﺘﯽ
ﯾﺎ ﺩﻗﯿﻘﮧ ﺍﯼ ﮐﻢ ﻣﯿﺎﻭﺭﯼ!ﺩﻝ ﻭﺍﻣﺎﻧﺪﮦ
ﺍﺕ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﮬﺪ ﮐﮧ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﮧ
ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ....
•• ﯾــﻪ ﻭقــﺘــﺎﯾـﯽ ﺍﻡ ﻣــﯿـﺸـﻪ ••
ﺩﺳــﺘــت ﺧـــﺎﻟــﯿـﻪ
ﻭﻟــﯽ ﻫـــﻨـﻮﺯ
بـــه خـــاطــر
یــــه ورق⇘
♕ ﺣـــﺎﮐـــمـــﯽ
فقط دوس دارم بش بگم قربونت برم من . . .
اونم با اون صدای دلنشینش بگه خدا نکن پسرم. دیگه اینو نگو . . .
منم بش بگم باشه فدات بشم . . . :-)
و بازم بگه خدا نکن . . .
این روزا فقط عشق مادره ک روی زمین خدایی میکنه ...
وکیلم ? و من با تپش قلب و گرمایی که تنها خودم احساس میکنم میگویم بله.... و تو با اشکی که در چشمانت حلقه زده دستانم را میگری و میگی نترس ویگه مال هم شدیم.... و این یعنی خود خود خوشبختی
خبر از رفتن آن سرو روانم مدهید / بی خودم من خیر از رفتن جانم مدهید
یا مجویید نشان از من سرگشته دگر / یا به آن راه که او رفته نشانم مدهید
بعد ازین بودن من موجب بدنامی اوست/ خون من گرم بریزید و امانم مدهید
من که در حسرت آن حور به تنگم ز جهان/ به جز از مژده رفتن ز جهانم مدهید
چشمانم را به ابرها قرض می دهم
کافیست عکست را نشانم دهند
خشکسالی چند سال اخیر را جبران خواهم
کرد . . .
خدا !!تنها کسیه که میتونه درکت کنه بدون اینکه بخواد ازت بپرسه دقیقا چه مرگته!!
هنوز سودایت در سرم است
چگونه سمت دیگری روم ...
به هر که مینگرم تورا میبینم
به امید تو میروم اما تو نیستی ...
چشمانم را به ابرها قرض می دهم
کافیست عکست را نشانم دهند
خشکسالی چند سال اخیر را جبران خواهم
کرد . . .
قرارمان همان جای همیشگی...
فقط این بار تو هم بیا...
تمام نعمت های خدا را هم بخواهم نادیده بگیرم؛
.
.
.
.
.
.
.
.
تو را نمیتوانم!
دیگر؛
آمَـــــــــدن...
مـــــــــاندن...
یارٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍٍَفتَــــــنَت...
فرقــــــــی نمیکند...
حال تنها یک چیز مهم است...
آنــــــــهم اینـــــــکه...
این"مــــــــــــــــــن"دیگرآن"مــــــــــــــــــــــن"ثابق نمیشود...!
خورشيد من باش
واسه روزاي سرد زندگي .....
بذار با عشقت
آروم بگيره دل به سادگي ......
ميسوزه قلبم
ولي كنار تو خاموشه .......
بارون عشقت
مثه آبه روي آتيشه ....
روزااااام
تنها با
عشق تو
سرميشه .....
از روزِ اول روزگار ، تو رو نوشت به اسمِ من
پشتت به کوهه با منی
بسپار دلت رو دست من
حواسمو هر جا که پرتش میکنم میفته باز کنار تو
من عاشقتم راستی
ثابت میکنم خواستی
میون بادو بارون رعدو برقم باز میخندن
چه احساس لطیفیست
عشقم گر میکشم ز
امشب تمام حوصله ام را
در یک کلام کوچک
در «تو»خلاصه کردم:ای کاش می شد
یک بار
تنها همین
یک بار
تکرار می شدی!تکرار...
چترهارابایدبست. زیرباران بایدرفت. فکررا خاطره را زیرباران باید برد. باهمه ی مردم شهر زیرباران بایدرفت. دوست را زیرباران بایددید. عشق رازیرباران باید جست. زیرباران بایدبازن خوابید. زیرباران بایدبازی کرد. زیرباران باید چیزنوشت حرف زد نیلوفرکاشت... سهراب سپهری
نه طبق ِ مُد دوستت دارم نه به حکم سنت! همه چیز بنا بر فطرت است “خوب ها” دوست داشتنی اند مثل ” تـــو “
گــــفته باشــــم !.!.!
مـــن درد مــــــــی کــشــم ؛
تــــو امــــا …. چشم هـــــایت را ببنـــــــد !
سخت است بـدانـــــم می بینی ، و بی خیــــــــــالی
نگویید خدا تنهاست،
دلخوشم به اینکه با "خدا " هستم
ﻣﻘﺼﺪ
ﻣﺎﻝ ﻗﺼّﻪ ﯼ ِ ﺑﭽّﻪ ﮔﯽ ﻫﺎ ﺳﺖ …
ﺩﻧﯿﺎﯼ ِ ﺁﺩﻡ ﺑﺰﺭﮒ ﻫﺎ …
ﭘﺮ ﺍﺯ ﺯﺧﻢ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﯼ ﺑﯽ ﺍﻧﺘﻬﺎ$$$
حرف های زیادی بلد نیستم
من تنها چشمان تو را دیدم و گوشه ای از لبخندت که حرف هایم را دزدید
از عشق چیزی نمی دانم اما دوستت دارم کودکانه تر از آنچه فکر کنی
به سلامتی هرکی که تنهـــــــــاست
و تنهایی رو تحمل میکنه اما
محبــــــــــــــــــت گدایی نمیکنه ....
"ســلامتـــی"
روزی کـه "مــ ــ ــن"
««خــاک پـای»»
همــه بــاشمــو
هــمـه پــای خــاک مــن
اعتماد مثل پاک کن ميمونه ،
بعد از هر اشتباه ،
هر دفــــــعه کوچيک تر و کوچيک تر ميشه . . . .!!!
اگر کسی دیونه ات بود عاشقش باش.اگه عاشقت بود دوسش داشته باش.اگه دوستت داشت بهش علاقه نشون بده.اگه بهت علاقه نشون داد فقط یک لبخند بزن.
دروغ است که میگویند دل به دل راه دارد
دل من که برای رسیدن به تو سنگ تموم گذاشت
پس چرا این ولنتاین هم من بی تو سپری کردم....
خدا که هست...شب باشه..تو باشی..صدای بلند اهنگ...بارونم باشه..
دیگه هیچی نمیخوام.
گاهی...
همه دنیا
فدای خنده های کسی که
دوستش داری !
به علت بروز بودن سایت از صفحات دیگر نیز دیدن فرمایید.
تعداد مطالب:
848 بازدید دیروز: 86 64 73 بازدید امروز: 41 کل بازدید: 994 1842 افراد آنلاین : 21 IP شما : 18.221.176.191 |