یکی از ااختلالات روانی که من در کودکی داشتم این بود که با یه سنگ کوچولو می رفتم در لونه مورچه ها اولین مورچه ای که از جلوم رد میشد میزدم نیمه لهش میکردم، طوری که زنده بمونه نتونه حرکت کنه...
بعد منتظر میموندم یه مورچه بیاد کمکش ببرنش، که وقتی میومد میزدم اونم نیمه له میکردم... کلا هرکی میومد کمکشونم میزدم لت و پاره میکردم...
وای خدا من چقد بی رحمم...منو ببخش:(